به مناسبت درگذشت مرحوم دکتر شریعتی لازم دیدم با زنده کردن عقایدش او را شاد کرده باشم .عقایدی که از بس متروک مانده است جوانان باور نمی کنند این سخنان از گلوی او خروش کرده و فکر روشنفکران را اشفته تر نموده باشد.
شریعتی از متشابهاتی بود که برای نسل جوان مسلمان نادرست تفسیر شد
مرحوم شریعتی از دلسوزانی بود که شور و شعور انقلابی اش و ادبیات آهنگین و آتشین او به جوانان انقلابی این سرزمین آگاهی و خود آگاهی داد و بر ضد استعمار شورانید ولی.....
الان کسانی که با دین و انقلاب رابطه ی تنگاتنگی ندارند و یا با دین و انقلاب مشکل دارند از طرفداران او شده اند و غافلند از سخنانی که مرحوم شریعتی برای دفاع از آرمانها و عقیده هایش گفته است و متاسفانه بعضی از کتابهای او مطرح شده است و بسیاری از کتابهایش که تفسیر دیگر سخنان او می باشد وسرشار از روشنگری های او در حوزه ی بیداری اسلامی و دشمن شناسی و نقد علم سکولار دانشگاهی و غیره است متروک مانده ومورد مطالعه قرار نمی گیرد.
دکتر شریعتی مدافع دین و انقلاب و روحانیت بود ولی چون روحانیت را معصوم نمی دانست دست از نقد بر نمی داشت پس او نقد روحانیت می کرد که طبق ایات و روایات از اهم تکالیف دینی و اجتماعی و انقلابی است نه نفی روحانیت که برخی نقد ناپذیران می پندارند.
این سخن او معروف است که :
من به عنوان کسی که رشته ی کارش تاریخ و مسائل اجتماعی است ادعا می کنم در تمام این دو قرن گذشته دز زیر هیچ قررداد استعماری امضای یک آخوند نجف رفته نیست در حالی که در زیر همه ی این قردادهای استعماری امضای آقای دکتر و مهندس فرنگ رفته هست این یک طرف قضیه و از طرف دیگر پیشاپیش هر نهضت مترقی ضد استعماری در این کشورها همواره بدون استثنا قیاقه ی یک یا چند عالم راستین اسلامی و بخصوص شیعی وجود دارد...
کتاب عقیده ص 36 و 37
در این زمان متاسفانه بسیاری از زنان و دختران جوان می توانند هرچه بخواهند بشوند ولی نمی توانند زن باشند
سخنان حضرت روح الله در مورد نقش اجتماعی زنان در حال مبهم شدن و دستخوش تحریف گردیده است رهبران غربی زنان را به خیابان کشانده اند و رهبران الهی به حضور اجتماعی زنان نگاه ارزشی دارند ولی اگر اجتماع و حضور اجتماعی اشتباهی تفسیر گردد اسلام ناب محمدی تفسیری آمریکایی می گردد و زمینه ای فراهم می گردد برای برداشت های نادرست از درست ترین سخنان آسمانی.
متاسفانه حضور مادی زنان در جامعه باعث شده پایین ترین شغل ها وکمترین حقوق ها برای با ارزش ترین افراد جامعه انتخاب شود .
بی اعتمادی رو به رشد جوانان به دختران پاک مسلمان و بالا رفتن سن ازدواج و آمار رو به رشد طلاق ها و استفاده ی ابزاری از نیروی اجتماعی زنان و وجود حداکثری زن در جامعه که کاهنده ی ارزش زن می باشد و مهریه های بالای دختران و بیماری های رو به رشد دختران و .... اکتفا به یک لیسانس و دور شدن از حق مادر شدن و دوری از فرزندان و تحمیل فشارهای کاری و غربت و به دنبال آن بی مهری های کودکان به مادران و .... تمامی از میوه های تلخ مبهم ماندن کلام امام روح الله می باشد که شعارهای سازنده ی اسلامی را زنده نمود ولی مسئولین فرهنگی و دینی در تفسیر و عرضه ی آن به جامعه کوتاهی نموده اند واین خطری است بس بزرگ که باعث کم رنگ و بد رنگ شدن هویت و شخصیت زنان و دختران مسلمان شده است وچه زود است بیداری زنان مسلمان و مبارزه با فمینسم و تعطیلی مهد کودک ها که مساوی می باشد با زنده شدن خانواده و بیست شدن دختران و زندگی های خانوادگی و حضور اجتماعی دختران مسلمان.