وی در لوحی به افتخار جناب تزار در تشکر از زحمات و در قدردانی از حمایتهای او می نویسد
ای سلطان روسیه بشنو صدای خدای ملک قدوس را و بشتاب و رو کن به سوی بهشت به درستی که یکی از سفیران تو مرا یاری کرد آن زمانی که در زندان در کند و زنجیر بودم بدین خاطر خداوند به تو مقامی داده که هیچ احدی آن را نمی داند و فراتر است از علم همگان مواظب باش که این مقام عظیم را از دست ندهی.
گزارش این لوح و اشاره به آن در بسیاری از کتابهای این حزب نامرد وارد شده است مثل قرن بدیع چاپ سنگی جلد 2 صفحه 48 و کتاب تقویم تاریخ امر صفحه 98.
راستی چرا کسوت سکوت بر قامت قیامت گونهء حقیقت باقی بماند و هق هق اهل حقیقت را شاهد باشیم ولی تکان نخوریم و استکان شراب و مستی را از بستگان باطل نگیریم و با شکستن آن آنها را نگریانیم .
چرا چراغ حقیقت خاموش بماند و ما خموش بمانیم مگر گریبان پاره کردن را راد مردان وادی آدمیت به ما یاد ندادند و مگر به ما یاد ندادند که ندای حقیقت باید در سراسر عالم بلند باشد و مگر شیدا شدن در را شیدایی را فراموش کرده ایم .
هویت ما حرکت در مسیر تحقق مبانی و مباحث مهدویت هست و هستی ما مهدی است او که هادی ماست.
در پایان شعری از شاعری مرد و با معرفت و غیور اهدا می کنم امیدوارم که شوق عشق بازی در ما به بازی گرفته نشود.
من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم
ریشه های ما به آب
شاخه های ما به آفتاب می رسد
ما دوباره سبز می شویم ( قیصر امین پور).